معنی فارسی sabia
B1درخت یا گیاهی که چوب یا میوه آن معروف است.
A type of tree known for its valuable wood or fruits.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت سابیا گلهای زیبایی تولید میکند.
مثال:
The sabia tree produces beautiful flowers.
معنی(example):
سابیا به چوب سخت و بادوامش معروف است.
مثال:
Sabia is known for its hard and durable wood.
معنی فارسی کلمه sabia
:
درخت یا گیاهی که چوب یا میوه آن معروف است.