معنی فارسی sabing
B1کاوش به معنای جستجو و بررسی دقیق یک محیط است.
To explore or search carefully in a specific area.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در باغ در حال کاوش بودند تا گنجهای پنهان را پیدا کنند.
مثال:
They were sabing around the garden to find hidden treasures.
معنی(example):
کاوش نیاز به صبر و دقت در مشاهده دارد.
مثال:
Sabing requires patience and keen observation.
معنی فارسی کلمه sabing
:
کاوش به معنای جستجو و بررسی دقیق یک محیط است.