معنی فارسی saccharinated
B1محصولاتی که با ساکارین شیرین شدهاند.
Having been treated or sweetened with saccharin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محصولات ساکارینه طعم بسیار شیرینی دارند.
مثال:
The saccharinated products have a very sweet taste.
معنی(example):
بیشتر آبنباتها قبل از بستهبندی ساکارینه میشوند.
مثال:
Most of the candies are saccharinated before packaging.
معنی فارسی کلمه saccharinated
:
محصولاتی که با ساکارین شیرین شدهاند.