معنی فارسی saccules
B2کیسه‌های کوچک و پر از مایعی در گوش داخلی که برای تشخیص تعادل و موقعیت فضایی مهم هستند.
Small sacs in the inner ear that play a key role in the sense of balance.
- noun
noun
معنی(noun):
The smallest chamber of the membranous labyrinth of the ear.
example
معنی(example):
ساکول‌ها کیسه‌های کوچک پر از مایعی هستند که در گوش داخلی یافت می‌شوند و در تعادل کمک می‌کنند.
مثال:
Saccules are small, fluid-filled sacs found in the inner ear that help with balance.
معنی(example):
ساکول حرکت‌های عمودی بدن را تشخیص می‌دهد و در هدایت فضایی کمک می‌کند.
مثال:
The saccule detects vertical movements in the body, aiding in spatial orientation.
معنی فارسی کلمه saccules
:
کیسه‌های کوچک و پر از مایعی در گوش داخلی که برای تشخیص تعادل و موقعیت فضایی مهم هستند.
