معنی فارسی sacerdotage
B1ساکردتاژ، مجموعهای از وظایف و مسئولیتهای یک کشیش.
The state or position of being a priest, including their responsibilities.
- NOUN
example
معنی(example):
ساکردتاژ به وظایف یک کشیش اشاره میکند.
مثال:
Sacerdotage refers to the duties of a priest.
معنی(example):
او عمر خود را به ساکردتاژ اختصاص داد.
مثال:
He dedicated his life to sacerdotage.
معنی فارسی کلمه sacerdotage
:
ساکردتاژ، مجموعهای از وظایف و مسئولیتهای یک کشیش.