معنی فارسی sacheted
B1سچت کردن، قرار دادن چیزی در کیسهای برای محافظت یا ایجاد رایحه، معمولاً به عطر و بو مربوط میشود.
To enclose something in a bag, typically to preserve or infuse with scent.
- VERB
example
معنی(example):
گلها بهخوبی در کیسههای عطر بسته شدند تا تازه بمانند.
مثال:
The flowers were nicely sacheted to keep them fresh.
معنی(example):
او ترکیب گیاهی را برای عطر بیشتر در کیسههای عطر قرار داد.
مثال:
She sacheted the herbal mixture for added fragrance.
معنی فارسی کلمه sacheted
:
سچت کردن، قرار دادن چیزی در کیسهای برای محافظت یا ایجاد رایحه، معمولاً به عطر و بو مربوط میشود.