معنی فارسی sacramentalizing

B2

مقدس کردن، اشاره به فرایند تبدیل چیزهای عادی به تجربه‌های معنوی دارد.

The act of making something sacred or spiritual, often through religious rituals.

example
معنی(example):

کلیسا هدف دارد که زندگی روزمره را از طریق آداب مذهبی مقدس کند.

مثال:

The church aims at sacramentalizing everyday life through rituals.

معنی(example):

کار این هنرمند بر مقدس کردن جنبه‌های عادی زندگی تمرکز دارد.

مثال:

The artist's work is focused on sacramentalizing the mundane aspects of existence.

معنی فارسی کلمه sacramentalizing

: معنی sacramentalizing به فارسی

مقدس کردن، اشاره به فرایند تبدیل چیزهای عادی به تجربه‌های معنوی دارد.