معنی فارسی sacramentum
C1ساکرامنتوم، قسم یا سوگند در زمینههای مذهبی و تاریخی.
A term used in religious contexts to denote a sacred oath or promise, particularly in ancient traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
کلمه 'ساکرامنتوم' در زمینههای مذهبی اهمیت تاریخی دارد.
مثال:
The word 'sacramentum' has historical significance in religious contexts.
معنی(example):
در روم باستان، 'ساکرامنتوم' قسمی به وفاداری بود.
مثال:
In ancient Rome, a 'sacramentum' was an oath of loyalty.
معنی فارسی کلمه sacramentum
:
ساکرامنتوم، قسم یا سوگند در زمینههای مذهبی و تاریخی.