معنی فارسی sacrilege
B2 /ˈsækɹɪlɪd͡ʒ/بیاحترامی به چیزهای مقدس یا مذهبی، عملی که به مقدسات یا ارزشها آسیب میزند.
Violation or abuse of what is regarded as sacred.
- noun
noun
معنی(noun):
Desecration, profanation, misuse or violation of something regarded as sacred.
example
معنی(example):
این عمل توسط جامعه به عنوان یک بیاحترامی به مقدسات در نظر گرفته شد.
مثال:
The act was considered a sacrilege by the community.
معنی(example):
بسیاری تغییرات در کلیسا را به عنوان یک عمل بیاحترامی تلقی کردند.
مثال:
Many viewed the changes to the church as an act of sacrilege.
معنی فارسی کلمه sacrilege
:
بیاحترامی به چیزهای مقدس یا مذهبی، عملی که به مقدسات یا ارزشها آسیب میزند.