معنی فارسی sacrosanctity

B2

قدسیت، چیزی که قابل نقض و دست‌خوش تغییر نیست و باید به شدت محترم شمرده شود.

The quality of being sacred and inviolable.

example
معنی(example):

قدسیت معبد توسط همه بازدیدکنندگان محترم شمرده می‌شود.

مثال:

The sanctity of the temple is respected by all visitors.

معنی(example):

در بسیاری از فرهنگ‌ها، زندگی به عنوان یک قدسیت در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

In many cultures, life is viewed as a sacrosanctity.

معنی فارسی کلمه sacrosanctity

: معنی sacrosanctity به فارسی

قدسیت، چیزی که قابل نقض و دست‌خوش تغییر نیست و باید به شدت محترم شمرده شود.