معنی فارسی saddlebred
B2نوعی نژاد اسب آمریکایی که به خاطر رفتار و گام صافش مشهور است.
An American breed of horse known for its smooth, natural gait.
- noun
noun
معنی(noun):
A horse of the American Saddlebred breed.
example
معنی(example):
اسب زیندار به خاطر گام نرمش شناخته میشود.
مثال:
The saddlebred horse is known for its smooth gait.
معنی(example):
بسیاری از افراد از سوارکاری بر روی اسبهای زیندار در مسابقات لذت میبرند.
مثال:
Many people enjoy riding saddlebred horses in competitions.
معنی فارسی کلمه saddlebred
:
نوعی نژاد اسب آمریکایی که به خاطر رفتار و گام صافش مشهور است.