معنی فارسی safehold

B1

محل یا وسیله‌ای که برای نگهداری ایمن و محافظت‌شده از اشیاء یا دارایی‌ها استفاده می‌شود.

A secure place or means of keeping valuables or important items safe.

example
معنی(example):

بانک یک مکان امن برای اسناد مهم ارائه داد.

مثال:

The bank offered a safehold for important documents.

معنی(example):

او پس‌اندازهایش را در یک مکان امن قرار داد تا آنها را محفوظ نگه دارد.

مثال:

He put his savings in a safehold to keep them secure.

معنی فارسی کلمه safehold

: معنی safehold به فارسی

محل یا وسیله‌ای که برای نگهداری ایمن و محافظت‌شده از اشیاء یا دارایی‌ها استفاده می‌شود.