معنی فارسی sagely

B2 /ˈseɪdʒli/

به شیوه‌ای عاقلانه و با درک عمیق از مسائل زندگی.

In a wise manner, showing deep understanding.

adverb
معنی(adverb):

In the manner of a sage, with wisdom, wisely.

example
معنی(example):

مرد سالخورده به طور عاقلانه‌ای درباره چالش‌های زندگی صحبت کرد.

مثال:

The old man spoke sagely about life’s challenges.

معنی(example):

او نصیحت‌های عاقلانه‌ای به دوستانش ارائه داد.

مثال:

She offered sagely advice to her friends.

معنی فارسی کلمه sagely

: معنی sagely به فارسی

به شیوه‌ای عاقلانه و با درک عمیق از مسائل زندگی.