معنی فارسی saguing

B1

ساگوینگ، شیوه‌ای از کشاورزی سنتی که در برخی مناطق اجرا می‌شود.

A method of traditional agriculture practiced in certain regions.

example
معنی(example):

ساگوینگ شامل شیوه‌های کشاورزی سنتی است.

مثال:

Saguing involves traditional agricultural practices.

معنی(example):

آنها در طول کارگاه درباره ساگوینگ یاد گرفتند.

مثال:

They learned about saguing during the workshop.

معنی فارسی کلمه saguing

: معنی saguing به فارسی

ساگوینگ، شیوه‌ای از کشاورزی سنتی که در برخی مناطق اجرا می‌شود.