معنی فارسی salicin
B1ترکیب شیمیایی طبیعی که به عنوان دارویی برای تسکین درد استفاده میشود.
A naturally occurring chemical compound used for pain relief.
- noun
noun
معنی(noun):
A glucoside derivative of salicylic acid; the active principle of willow bark, once used medicinally.
example
معنی(example):
سالیسین ترکیبی است که در پوست درخت بید یافت میشود.
مثال:
Salicin is a compound found in willow bark.
معنی(example):
از آن برای خواص تسکیندهنده درد استفاده میشود.
مثال:
It is used for its pain-relieving properties.
معنی فارسی کلمه salicin
:
ترکیب شیمیایی طبیعی که به عنوان دارویی برای تسکین درد استفاده میشود.