معنی فارسی saliency

C1

مدل نظر یا توجه به ویژگی‌های برجسته و قابل مشاهده در یک زمینه خاص.

The state or condition of being salient; prominence in perception or importance.

noun
معنی(noun):

The quality of being salient; salience

example
معنی(example):

بروز (سالینسی) به مقدار قابل توجه بودن چیزی در یک زمینه خاص اشاره دارد.

مثال:

Saliency refers to how much something stands out in a given context.

معنی(example):

درک بروز به ما کمک می‌کند که وظایف را به طور مؤثر اولویت بندی کنیم.

مثال:

Understanding saliency helps in prioritizing tasks effectively.

معنی فارسی کلمه saliency

: معنی saliency به فارسی

مدل نظر یا توجه به ویژگی‌های برجسته و قابل مشاهده در یک زمینه خاص.