معنی فارسی saliently
B2به صورت برجسته یا قابل توجه، به طوری که به راحتی دیده یا شنیده میشود.
In a manner that is particularly noticeable or important.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور برجسته درباره اهمیت آموزش صحبت کرد.
مثال:
He spoke saliently about the importance of education.
معنی(example):
نکاتی که او مطرح کرد در طول ارائه به طور برجسته ارائه شد.
مثال:
The points he made were presented saliently during the presentation.
معنی فارسی کلمه saliently
:
به صورت برجسته یا قابل توجه، به طوری که به راحتی دیده یا شنیده میشود.