معنی فارسی salimetry
B1سالمتراپی، علمی که به اندازهگیری سطح نمک در محلولها و تحلیل اطلاعات مربوط به آن میپردازد.
The science of measuring salt concentrations in solutions.
- NOUN
example
معنی(example):
سالمتراپی مطالعاتی است که به اندازهگیری غلظتهای نمک میپردازد.
مثال:
Salimetry is the study of measuring salt concentrations.
معنی(example):
در سالمتراپی، روشهای مختلفی برای ارزیابی شوری مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال:
In salimetry, various methods can be used to assess salinity.
معنی فارسی کلمه salimetry
:
سالمتراپی، علمی که به اندازهگیری سطح نمک در محلولها و تحلیل اطلاعات مربوط به آن میپردازد.