معنی فارسی salineness
B2نمکین بودن، میزان نمک موجود در آب یا یک محلول را توصیف میکند.
The quality or state of being salty, especially in reference to water.
- NOUN
example
معنی(example):
نمکین بودن آب اقیانوس زیاد است.
مثال:
The salineness of the ocean water is high.
معنی(example):
شما میتوانید نمکین بودن یک محلول را برای تعیین محتوای نمک آن اندازهگیری کنید.
مثال:
You can measure the salineness of a solution to determine its salt content.
معنی فارسی کلمه salineness
:
نمکین بودن، میزان نمک موجود در آب یا یک محلول را توصیف میکند.