معنی فارسی salt flat

B1

منطقه‌ای مسطح و بسیار دشت که با نمک پوشانده شده است.

A flat and level area covered with salt, typically found in arid regions.

noun
معنی(noun):

A dry lake or playa whose level bed contains abundant salt.

example
معنی(example):

دشت نمکی به مدت چند مایل در هر سمت گسترش یافته بود.

مثال:

The salt flat stretched for miles in every direction.

معنی(example):

دشت‌های نمکی معمولاً در مناطق خشک یافت می‌شوند.

مثال:

Salt flats are often found in arid regions.

معنی فارسی کلمه salt flat

: معنی salt flat به فارسی

منطقه‌ای مسطح و بسیار دشت که با نمک پوشانده شده است.