معنی فارسی salutiferous
B2سلامتیبخش، به معنی چیزی که به سلامتی کمک کند یا آن را ارتقاء بخشد.
Promoting health or well-being.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه تأثیر سلامتی بخشی بر روی سلامت شما دارد.
مثال:
The plant has a salutiferous effect on your health.
معنی(example):
برخی گیاهان به خاطر خواص سلامتی بخش خود شناخته شدهاند.
مثال:
Some herbs are known for their salutiferous properties.
معنی فارسی کلمه salutiferous
:
سلامتیبخش، به معنی چیزی که به سلامتی کمک کند یا آن را ارتقاء بخشد.