معنی فارسی salvations

B1

نجات، رهایی از گناه یا مشکلات، و یا به دست آوردن آرامش در زندگی.

The act of saving or being saved, particularly in a spiritual or emotional sense.

example
معنی(example):

بسیاری از مردم در ادیان مختلف نجات را جستجو می‌کنند.

مثال:

Many people seek salvations in different religions.

معنی(example):

این کتاب درباره نجات‌های مختلف ارائه شده توسط فلسفه‌های گوناگون بحث می‌کند.

مثال:

The book discusses the different salvations offered by various philosophies.

معنی فارسی کلمه salvations

: معنی salvations به فارسی

نجات، رهایی از گناه یا مشکلات، و یا به دست آوردن آرامش در زندگی.