معنی فارسی sambar

B1

یک نوع سوپ عدسی تند و معطر که معمولاً با سبزیجات و ادویه‌های مختلف تهیه می‌شود.

A lentil-based vegetable stew, often served with rice, originating from South Indian cuisine.

noun
معنی(noun):

A Southeast Asian deer, Cervus unicolor.

example
معنی(example):

سامبر یک سوپ دلچسب عدس از جنوب هند است.

مثال:

Sambar is a delicious lentil soup from South India.

معنی(example):

ما سامبر را با برنج برای ناهار سرو کردیم.

مثال:

We served sambar with rice for lunch.

معنی فارسی کلمه sambar

: معنی sambar به فارسی

یک نوع سوپ عدسی تند و معطر که معمولاً با سبزیجات و ادویه‌های مختلف تهیه می‌شود.