معنی فارسی sambel

B1

سس تند و خوشمزه‌ای که معمولاً از فلفل و ادویه‌ها تهیه می‌شود و به عنوان چاشنی در غذاها استفاده می‌شود.

A spicy and flavorful sauce often made from chili and spices, used as a condiment in dishes.

example
معنی(example):

سنبِل سس تندی است که در بسیاری از غذاهای جنوب شرق آسیا محبوب است.

مثال:

Sambel is a spicy sauce popular in many Southeast Asian dishes.

معنی(example):

من تصمیم گرفتم که سس سنبِل را به وعده غذایی‌ام برای لذت بیشتر اضافه کنم.

مثال:

I decided to add sambel to my meal for extra flavor.

معنی فارسی کلمه sambel

: معنی sambel به فارسی

سس تند و خوشمزه‌ای که معمولاً از فلفل و ادویه‌ها تهیه می‌شود و به عنوان چاشنی در غذاها استفاده می‌شود.