معنی فارسی sambuk

B1

یک ساز موسیقی سنتی که معمولاً در مراسم‌های فرهنگی و تفریحی استفاده می‌شود.

A traditional musical instrument used in cultural ceremonies.

example
معنی(example):

سامبک یک ساز موسیقی سنتی در برخی فرهنگ‌هاست.

مثال:

The sambuk is a traditional musical instrument in some cultures.

معنی(example):

او در طول جشنواره فرهنگی سامبک نواخت.

مثال:

He played the sambuk during the cultural festival.

معنی فارسی کلمه sambuk

: معنی sambuk به فارسی

یک ساز موسیقی سنتی که معمولاً در مراسم‌های فرهنگی و تفریحی استفاده می‌شود.