معنی فارسی samey
B1 /ˈseɪmi/به احساس تکراری یا یکنواخت بودن اشاره دارد.
Lacking variety; similar to others.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
The same as something else, without variety, monotonous.
example
معنی(example):
غذای آن رستوران کمی تکراری است.
مثال:
The food at that restaurant is a bit samey.
معنی(example):
این فیلمها برای من خیلی تکراری به نظر میرسند.
مثال:
These movies feel quite samey to me.
معنی فارسی کلمه samey
:
به احساس تکراری یا یکنواخت بودن اشاره دارد.