معنی فارسی sanatarium
B1ساناتاریوم، مکانی که برای درمان بیماران به خصوص بیمارانی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند، در نظر گرفته شده است.
A facility for the treatment and care of patients, particularly those with chronic diseases.
- NOUN
example
معنی(example):
ساناتاریوم درمانهایی برای بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن ارائه میداد.
مثال:
The sanatarium provided treatment for patients with chronic illnesses.
معنی(example):
او چندین ماه را در ساناتاریوم گذراند تا بهبود یابد.
مثال:
He spent several months in the sanatarium to recover.
معنی فارسی کلمه sanatarium
:
ساناتاریوم، مکانی که برای درمان بیماران به خصوص بیمارانی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند، در نظر گرفته شده است.