معنی فارسی sanatoria

B2

ساناتوری، مؤسسه‌ای برای درمان بیماران، به‌ویژه بیماری‌های ریوی، که معمولاً شامل امکانات بازتوانی است.

Health facilities primarily designed for the treatment and recovery of specific illnesses.

noun
معنی(noun):

An institution that treats chronic diseases, and provides supervised recuperation and convalescence.

example
معنی(example):

در گذشته، ساناتوری‌ها اغلب برای درمان بیماران سل استفاده می‌شدند.

مثال:

Sanatoria were often used to treat tuberculosis patients in the past.

معنی(example):

بسیاری از ساناتوری‌ها محیطی آرام برای بهبودی فراهم می‌کردند.

مثال:

Many sanatoria provided a peaceful environment for recovery.

معنی فارسی کلمه sanatoria

: معنی sanatoria به فارسی

ساناتوری، مؤسسه‌ای برای درمان بیماران، به‌ویژه بیماری‌های ریوی، که معمولاً شامل امکانات بازتوانی است.