معنی فارسی sanctioner

B1

تحریمی، شخص یا نهادی که مجاز به اعمال و اجرای تحریم‌ها است.

An individual or entity that enforces or imposes sanctions.

example
معنی(example):

تحریمی بیانیه‌ای صادر کرد تا مجازات‌ها را توضیح دهد.

مثال:

The sanctioner issued a statement to explain the penalties.

معنی(example):

به‌عنوان یک تحریمی، کمیته حق وضع جریمه‌ها را دارد.

مثال:

As a sanctioner, the committee has the authority to impose fines.

معنی فارسی کلمه sanctioner

: معنی sanctioner به فارسی

تحریمی، شخص یا نهادی که مجاز به اعمال و اجرای تحریم‌ها است.