معنی فارسی sanctionment
B2تصویب، فرآیند یا عمل تأیید یا تحمیل یک قانون یا اقدام رسمی.
The action of imposing a penalty or the approval of a law or regulation.
- NOUN
example
معنی(example):
تصویب قوانین جدید بسیاری از شهروندان را شگفتزده کرد.
مثال:
The sanctionment of the new laws surprised many citizens.
معنی(example):
فرایند تصویب بیشتر از آنچه که پیشبینی شده بود طول کشید.
مثال:
The sanctionment process took longer than expected.
معنی فارسی کلمه sanctionment
:
تصویب، فرآیند یا عمل تأیید یا تحمیل یک قانون یا اقدام رسمی.