معنی فارسی sandstay

B1

ماندن در کنار شن و دریا، مرتبط با ساحل و تفریحات دریایی.

To remain on the sandy area near a beach or shore.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم این هفته به ساحل برویم و بمانیم.

مثال:

We decided to sandstay at the beach this weekend.

معنی(example):

لطفاً در ساحل بمانید و امواج را تماشا کنید.

مثال:

Please sandstay on the shore and watch the waves.

معنی فارسی کلمه sandstay

: معنی sandstay به فارسی

ماندن در کنار شن و دریا، مرتبط با ساحل و تفریحات دریایی.