معنی فارسی sanguinely
B1با خوشبینی، به شکلی که نشاندهنده امیدواری و نگاه مثبت به آینده باشد.
In a hopeful or optimistic manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با خوشبینی درباره آیندهاش صحبت میکند.
مثال:
She speaks sanguinely about her future.
معنی(example):
با وجود چالشها، او خوشبینانه امیدوار ماند.
مثال:
Despite challenges, he remained sanguinely optimistic.
معنی فارسی کلمه sanguinely
:
با خوشبینی، به شکلی که نشاندهنده امیدواری و نگاه مثبت به آینده باشد.