معنی فارسی sannyasi
C1شخصیتی در فرهنگ هندی که برای رسیدن به روشنایی از دنیای مادی کنار می‌رود.
A renunciant or ascetic who has abandoned all worldly desires and possessions.
- noun
noun
معنی(noun):
A man in the stage of sannyasa; a wandering ascetic, a religious mendicant.
example
معنی(example):
یک سانیاسی فردی است که از اموال دنیوی صرف‌نظر کرده است.
مثال:
A sannyasi is a person who has renounced worldly possessions.
معنی(example):
سانیاسی زندگی مراقبه و تنهایی را پذیرفت.
مثال:
The sannyasi embraced a life of meditation and solitude.
معنی فارسی کلمه sannyasi
:
شخصیتی در فرهنگ هندی که برای رسیدن به روشنایی از دنیای مادی کنار می‌رود.
