معنی فارسی sapientize

B1

خردمند و عاقل کردن، بهبود درک و تفکر.

To make wise or to endow with wisdom.

example
معنی(example):

هدف، خردمند کردن دانش‌آموزان در حین تحصیل است.

مثال:

The goal is to sapientize the students during their education.

معنی(example):

کارگاه هدف دارد شرکت‌کنندگان را خردمند کند.

مثال:

The workshop aims to sapientize participants.

معنی فارسی کلمه sapientize

: معنی sapientize به فارسی

خردمند و عاقل کردن، بهبود درک و تفکر.