معنی فارسی sapinda

B1

نوعی میوه که از درخت خانوادهٔ ساپنداسه به دست می‌آید.

A tropical fruit from the Sapindaceae family.

example
معنی(example):

میوهٔ ساپیندا در مناطق استوایی محبوب است.

مثال:

The sapinda fruit is popular in tropical regions.

معنی(example):

ما در کلاس زیست‌شناسی دربارهٔ ساپیندا یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about sapinda in biology class.

معنی فارسی کلمه sapinda

: معنی sapinda به فارسی

نوعی میوه که از درخت خانوادهٔ ساپنداسه به دست می‌آید.