معنی فارسی sapindales

B2

چند دسته از گیاهان گیاه‌شناسی که شامل خانوادهای مختلفی مثل ساپندیاسه می‌شود.

An order of flowering plants that includes several important families, including Sapindaceae.

example
معنی(example):

رتبه ساپیندال‌ها شامل بسیاری از گیاهان میوه‌دار مهم است.

مثال:

The sapindales order includes many important fruit-bearing plants.

معنی(example):

گیاه‌شناسان روابط بین گیاهان در رتبه ساپیندال‌ها را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Botanists study the relationships between plants in the sapindales order.

معنی فارسی کلمه sapindales

: معنی sapindales به فارسی

چند دسته از گیاهان گیاه‌شناسی که شامل خانوادهای مختلفی مثل ساپندیاسه می‌شود.