معنی فارسی sarcasm
B2 /ˈsɑːɹˌkæzəm/کنایه به بیان مطلبی به شیوۀ طنزآمیز است که در آن فرد به طور غیرمستقیم منظور خود را بیان می‌کند.
The use of irony to mock or convey contempt.
- noun
noun
معنی(noun):
Use of acerbic language to mock or convey contempt, often using irony and (in speech) often marked by overemphasis and a sneering tone of voice.
مثال:
Sarcasm is the lowest form of wit.
معنی(noun):
An act of sarcasm.
example
معنی(example):
نظر او پر از کنایه بود.
مثال:
Her comment was full of sarcasm.
معنی(example):
او اغلب از کنایه برای بیان ناامیدی‌اش استفاده می‌کند.
مثال:
He often uses sarcasm to express his frustration.
معنی فارسی کلمه sarcasm
:
کنایه به بیان مطلبی به شیوۀ طنزآمیز است که در آن فرد به طور غیرمستقیم منظور خود را بیان می‌کند.
