معنی فارسی sarcelled

B1

عمل سارسل کردن به معنای استفاده از گیاهان برای تزئین و طعم دار کردن غذا و یا بسته‌بندی اشیاء به صورت منظم و بهینه است.

The past tense of 'sarcel', referring to the act of garnishing or organizing items.

example
معنی(example):

این غذا با گیاهان تازه برای طعم‌دار شدن سارسل شده بود.

مثال:

The dish was sarcelled with fresh herbs for flavor.

معنی(example):

آنها اقلام را به‌دقت سارسل کردند تا در زمان حمل و نقل از فضای کمتری استفاده کنند.

مثال:

They sarcelled the items carefully to save space during transport.

معنی فارسی کلمه sarcelled

: معنی sarcelled به فارسی

عمل سارسل کردن به معنای استفاده از گیاهان برای تزئین و طعم دار کردن غذا و یا بسته‌بندی اشیاء به صورت منظم و بهینه است.