معنی فارسی sarcophagize

B1

عمل خوردن گوشت مرده توسط گونه‌های خاص.

To feed on dead flesh; a feeding behavior of specific species.

example
معنی(example):

برخی از گونه‌ها برای تغذیه از گوشت مرده سارسوفاژی می‌کنند.

مثال:

Some species are known to sarcophagize for nutrients.

معنی(example):

شکارچیان ممکن است وقتی جانوران مرده پیدا می‌کنند سارسوفاژی کنند.

مثال:

Predators may sarcophagize when they find dead animals.

معنی فارسی کلمه sarcophagize

: معنی sarcophagize به فارسی

عمل خوردن گوشت مرده توسط گونه‌های خاص.