معنی فارسی sartorially

C2

سارتوریال، اصطلاحی که به شیوه لباس پوشیدن و طراحی لباس اشاره دارد.

Relating to tailoring, clothes, or style of dress.

example
معنی(example):

او به طور سارتوریال لباس می‌پوشد تا تأثیر خوبی بگذارد.

مثال:

He dresses sartorially to make a good impression.

معنی(example):

از نظر سارتوریال، لباس او کمی قدیمی به نظر می‌رسید.

مثال:

Sartorially speaking, his outfit was a bit outdated.

معنی فارسی کلمه sartorially

: معنی sartorially به فارسی

سارتوریال، اصطلاحی که به شیوه لباس پوشیدن و طراحی لباس اشاره دارد.