معنی فارسی sask
B1ساسک، به معنای مرتبط با ساسکاچوان، استانی در کانادا که به خاطر مناظر طبیعی و فرهنگ محلی اش شناخته شده است.
Referring to something connected to Saskatchewan, a province in Canada.
- OTHER
example
معنی(example):
ساسک اصطلاحی است که برای اشاره به چیزی مرتبط با ساسکاچوان استفاده میشود.
مثال:
Sask is a term used to refer to something related to Saskatchewan.
معنی(example):
مردم ساسک اغلب به میراث فرهنگی خود افتخار میکنند.
مثال:
People from Sask often take pride in their cultural heritage.
معنی فارسی کلمه sask
:
ساسک، به معنای مرتبط با ساسکاچوان، استانی در کانادا که به خاطر مناظر طبیعی و فرهنگ محلی اش شناخته شده است.