معنی فارسی satanically
B1به شکلی که با شیطان یا جنبههای شیطانی مرتبط باشد.
In a manner that is characteristic of or befitting Satan; wickedly.
- ADVERB
example
معنی(example):
این طرح به طرز شیطانی اجرا شد و موجب هرج و مرج شد.
مثال:
The plan was executed satanically, causing chaos.
معنی(example):
او به طور شیطانی خندید در حالی که نقشههای انتقامش را طراحی میکرد.
مثال:
He laughed satanically as he plotted his revenge.
معنی فارسی کلمه satanically
:
به شکلی که با شیطان یا جنبههای شیطانی مرتبط باشد.