معنی فارسی satiety index

B1

معیاری برای تعیین میزان سیرکنندگی غذاها.

A measure of how much a specific food contributes to the feeling of fullness.

example
معنی(example):

شاخص سکوت میزان سیرکنندگی یک غذا را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

The satiety index measures how filling a food is.

معنی(example):

غذاهایی که دارای شاخص سکوت بالایی هستند می‌توانند در کاهش وزن کمک کنند.

مثال:

Foods with a high satiety index can aid in weight loss.

معنی فارسی کلمه satiety index

: معنی satiety index به فارسی

معیاری برای تعیین میزان سیرکنندگی غذاها.