معنی فارسی satinleaves
B1برگ‌های مخملی، برگ‌های براق و نازک از گیاهان که در نور زیبا به نظر می‌رسند.
The glossy leaves of certain plants, often valued for their aesthetic appeal.
- NOUN
example
معنی(example):
برگ‌های مخملی گیاه در نور خورشید درخشان بود.
مثال:
The satinleaves of the plant were shimmering in the sunlight.
معنی(example):
باغبانان به خاطر زیبایی برگ‌های مخملی آنها را تحسین می‌کنند.
مثال:
Gardeners appreciate the satinleaves for their beauty.
معنی فارسی کلمه satinleaves
:
برگ‌های مخملی، برگ‌های براق و نازک از گیاهان که در نور زیبا به نظر می‌رسند.
