معنی فارسی satirisation

B2

عمل هجو کردن یا به نقد کشیدن شخص یا موضوعی به شیوه‌ای انتقادی و کنایه‌آمیز.

The act of satirizing, often involving humor or exaggeration to criticize or mock.

example
معنی(example):

هجویه سیاسی از شخصیت‌های سیاسی در رسانه‌های مدرن رایج است.

مثال:

The satirisation of political figures is common in modern media.

معنی(example):

هجویه می‌تواند ابزاری مؤثر برای تفسیر اجتماعی باشد.

مثال:

Satirisation can be an effective tool for social commentary.

معنی فارسی کلمه satirisation

: معنی satirisation به فارسی

عمل هجو کردن یا به نقد کشیدن شخص یا موضوعی به شیوه‌ای انتقادی و کنایه‌آمیز.