معنی فارسی saturnal

B1

مربوط به جشن‌ها یا مراسم زحل در فرهنگ‌های باستانی.

Relating to the Roman festival of Saturn or its celebrations.

example
معنی(example):

جشن‌های زحل رنگارنگ و زنده بودند.

مثال:

The saturnal celebrations were vibrant and lively.

معنی(example):

مردم هر سال برای جشن زحلی جمع می‌شوند.

مثال:

People gathered for the saturnal festival each year.

معنی فارسی کلمه saturnal

: معنی saturnal به فارسی

مربوط به جشن‌ها یا مراسم زحل در فرهنگ‌های باستانی.