معنی فارسی saturnalian
B1ساتورنالی به حالتی از آزادی و هرج و مرج در رفتار انسانها اشاره دارد.
Describes a state characterized by unrestrained revelry or a reversal of social norms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو ساتورنالی مملو از شادی و هرج و مرج بود.
مثال:
The saturnalian atmosphere was filled with joy and chaos.
معنی(example):
این یک گردهمایی ساتورنالی بود که در آن همه آزادانه عمل کردند.
مثال:
It was a saturnalian gathering where everyone acted freely.
معنی فارسی کلمه saturnalian
:
ساتورنالی به حالتی از آزادی و هرج و مرج در رفتار انسانها اشاره دارد.