معنی فارسی saunf
B1saunf، دانههای زیره ایرانی که به عنوان ادویه و خوشبوکننده استفاده میشوند.
Fennel seeds, often used as a spice and breath freshener in Indian cuisine.
- noun
noun
معنی(noun):
Fennel, fennel seeds
example
معنی(example):
من بعد از غذا saunf را به عنوان خوشبوکننده دهان میجویدم.
مثال:
I chew saunf as a mouth freshener after meals.
معنی(example):
saunf معمولاً در رستورانهای هندی به عنوان کمککننده هضم غذا سرو میشود.
مثال:
Saunf is often served at Indian restaurants as a digestive aid.
معنی فارسی کلمه saunf
:
saunf، دانههای زیره ایرانی که به عنوان ادویه و خوشبوکننده استفاده میشوند.