معنی فارسی saunt

B1

قدم زدن، به ویژه به آرامی و با آرامش.

To promenade or stroll leisurely.

example
معنی(example):

آنها برای لذت بردن از هوای زیبا قدم زدن کردند.

مثال:

They took a saunt to enjoy the beautiful weather.

معنی(example):

هر شامگاه، او از قدم زدن در کنار رود لذت می‌برد.

مثال:

Every evening, she enjoys a saunt by the riverside.

معنی فارسی کلمه saunt

: معنی saunt به فارسی

قدم زدن، به ویژه به آرامی و با آرامش.