معنی فارسی savagisms
B1موارد مختلف وحشیگری که در فرهنگها و زمانهای مختلف بروز میکند.
Various expressions or instances of savagism, often culturally specific.
- NOUN
example
معنی(example):
این کتاب به بررسی انواع وحشیگریها در طول تاریخ میپردازد.
مثال:
The book explores various savagisms throughout history.
معنی(example):
فرهنگهای مختلف وحشیگریهای خاص خود را به طور منحصر به فردی نشان میدهند.
مثال:
Different cultures exhibit their own savagisms uniquely.
معنی فارسی کلمه savagisms
:
موارد مختلف وحشیگری که در فرهنگها و زمانهای مختلف بروز میکند.